آیا تاکنون رهبری یک سازمان، بخش یا تیم را بر عهده داشتهاید؟ اگر از شما بخواهیم جمله «یک رهبر خوب همیشه باید ….» را تکمیل کنید، چگونه تکمیل میکنید؟ نحوهای که شما این جمله را تکمیل میکنید، نشاندهنده سبک رهبری شما خواهد بود. البته باید بگوییم که رهبری یک عمل سیال است. شما بهعنوان رهبر همواره باید به دنبال تغییر و بهبود روشی باشید که به موفقیت کارکنان و سازمان کمک کند. برای اینکه بتوانید رهبران بهتری باشید، ابتدا باید بدانید کجا ایستادهاید. باید بدانید چگونه رهبری هستید و کدام نوع از سبک های رهبری را اجرا میکنید.
آگاهی از چارچوبها و سبک های رهبری به شما کمک میکند تا رویکرد خود را توسعه دهید و رهبر مؤثرتری باشید. در این مقاله، برخی از سبک های رایج رهبری را از نگاه نظریهپردازان این حوزه بررسی میکنیم. شناخت انواع سبک های رهبری به شما در انتخاب رویکرد درست بر حسب شرایط و موقعیت کمک خواهد کرد. پس اگر دوست دارید رویکرد رهبری خود را توسعه دهید تا پایان مقاله همراه ما باشید.
انواع سبک های رهبری از نگاه لوین
کورت لوین در سال 1939 با هدایت تیمی تحقیقاتی 3 سبک رهبری رفتاری را در مقالهای معرفی کرد.
1- استبدادی (اقتدارگرایانه)
در این سبک، رهبران اهداف، مهلتهای زمانی و روشهای اجرا را بیان میکنند. آنها برای تصمیمگیری، مشورت کمی با دیگران میکنند. رهبر معمولاً درگیر کار گروهی نشده و در این سبک رهبری کمتر شاهد تصمیمات خلاقانه هستیم. رهبرانی که این سبک را در پیش میگیرند از نظر دیگران دیکتاتور شناخته میشوند. از آنجاییکه این سبک به شدت بر فرماندهی توسط رهبر و کنترل زیردستان متمرکز است؛ بیشترین میزان نارضایتی را ایجاد میکند.
رهبری اقتدارگرایانه برای موقعیتی باید به کار گرفته شود که زمان کمی برای تصمیمگیری گروهی وجود دارد یا جائیکه رهبر باهوشترین و زیرکترین عضو گروه است.
2- رهبری مشارکتی (دموکراتیک)
در این سبک، رهبران اولویتها و ارزشها را در هدفگذاری و تصمیمگیری بیان میکنند اما در کار گروهی هم مشارکت کرده و مشاوره و پیشنهادها را از سوی همکاران میپذیرند. با اینحال تصمیم نهایی را خودشان (رهبران) میگیرند. این سبک معمولاً مورد استقبال کارکنان قرار میگیرد. مخصوصاً اگر آنها به سبک استبدادی عادت کرده باشند. رهبران دموکرات تمایل دارند، پیروان احساس کنند که عضو مهمی از تیم هستند. زیرا این احساس به افزایش تعهد افراد به اهداف گروه کمک میکند.
3- رهبری تفویضی (آزادمنشانه)
در این سبک، رهبران تصمیمگیری را به گروه واگذار میکنند. آنها به زیردستان اجازه میدهند هدفگذاری کنند. در مورد روشهای کار تصمیم بگیرند. نقش افراد و سرعت کار خود را تعیین کنند. این سبک درصورتیکه گروه همان هدف کلی رهبر را داشته باشد و رهبر به همه اعضای گروه اعتماد داشته باشد، به خوبی عمل میکند. این سبک در موقعیتهایی که کارشناسان بسیار شایسته، در گروه هستند؛ میتواند مفید باشد. اما اغلب منجر به نقشهای نامشخص و عدم انگیزه میشود.
لوین معتقد بود در چنین گروههایی افراد به خاطر اشتباهات یکدیگر را مقصر میدانند. و از پذیرش مسئولیت شخصی اجتناب میکنند. با این حال این سبک میتواند در تیمهای با انگیزه و با دانش بالا مؤثر باشد. در سبک رهبری تفویضی، تیمها بهعنوان تیمهای خودگردان و خودمختار شناخته میشوند.
لوین در آزمایشات خود دریافت که مؤثرترین سبک از سبک های رهبری، دموکراتیک است. سبک های رهبری بیش از حد استبدادی، منجر به شورش کارکنان میشوند. تحت رهبری تفویضی هم کارکنان در کارشان منسجم نبوده و همکاری زیادی نخواند داشت.
انواع سبک های رهبری از نگاه لیکرت
بر اساس تمایز میان وظیفه محوری و رابطه محوری لیکرت در سال 1967، 4 سیستم در نوع شناسی سبک های رهبری ایجاد کرد. این نوع شناسی دوگانگی میان وظیفه و رابطه محوری را با درنظر گرفتن میزان مشارکت کارکنان در تصمیمگیری و ماهیت ارتباط با رهبر توسعه داد.
روانشناس اجتماعی رنسیس لیکرت اولین بار سیستمهای مشهور مدیریتی خود را در دهه 1960 بر اساس مشاهدات خود از روابط کارمند- مدیر در محیطهای سازمانی توصیف کرد. چهار سبک مدیریت که توسط لیکرت شناخته شده است شامل:
1- انتفاعی مقتدر/ آمرانه/ دیکتاتورمآب
رهبرانی از سبک رهبری آمرانه پیروی میکنند؛ بسیار سلسله مراتبی هستند و قدرت و مسئولیت آنها در سطوح بالاتر سازمان قرار دارد. افراد در سطوح پائین بر تصمیمگیری اثرگذار نیستند. ارتباطات از بالا به پایین است. مدیریت عالی خود را برای دستیابی به اهداف سازمانی مسئول میداند اما کارکنان مسئول هر نوع اشتباه که در سطوح پایین رخ دهد هستند. هدفگذاری و تصمیمگیری در سطوح بالای سازمان انجام شده و از طریق سلسله مراتب ابلاغ میشود. کنترل از سطوح بالا و به صورت متمرکز اعمال میشود. این سیستم مخالف سازمانهای غیر رسمی است.
خلاصهای از ویژگیهای سیستم 1 در نوع شناسی سبک های رهبری لیکرت
- تصمیمگیری و مسئولیتپذیری در سطوح بالای سلسله مراتب سازمانی انجام میشود.
- اعتماد بسیار کم به کارکنان وجود دارد.
- نقشها و تصمیمها به کارکنان تحمیل میشود.
- نظام انگیزش بر اساس تنبیه و تهدید است.
- کارگروهی و ارتباطات در حداقل است.
2- انتفاعی خیراندیش
در این سبک رهبری، مسئولیت همچنان در ردههای بالای سازمان قرار دارد. اما انگیزش از طریق سیستم پاداش صورت میگیرد. کارکنان هیچ ایده یا پیشنهاد جدیدی که بتواند منجر به تولید یا رضایت بیشتر شود، ارائه نمیدهند بنابراین نتیجه فقدان ارتباط و کارگروهی است. تصمیمات در قالب چارچوبهای از پیش تعیینشده در سطوح پائین اتخاذ میشود. مدیر به کارمند احساس ترحم و دلسوزی دارد. هدفگذاری در رأس صورت میگیرد. سازمان غیر رسمی وجود دارد اما در برابر اهداف سازمان رسمی از خود مقاومت چندانی نشان نمیدهد.
خلاصهای از ویژگیهای سیستم 2 در نوع شناسی سبک های رهبری لیکرت
- تصمیمگیری به سطوح مدیریت میانی گسترش یافته است.
- اعتماد به کارکنان نسبت به سیستم 1 بیشتر شده است. اگرچه تاحدی دلسوزانه است.
- مسئولیت هنوز در بالای سلسله مراتب است.
- اعضای تیم ممکن است برای دریافت جوایز با یکدیگر رقابت کنند.
- کارگروهی و ارتباطات در حداقل است.
3- مشورتی
یکی دیگر از انواع سبک های رهبری از نظر لیکرت، سبک رهبری مشورتی است. در این سبک، مدیران اعتماد بیشتری به زیردستان دارند و این را با اجرای ایدهها یا عقایدی که آنها با اعضای تیم به اشتراک میگذارند، نشان میدهند. سطح بازی از ارتباطات، در سراسر سلسله مراتب سازمان وجود دارد و اعضای تیم اغلب در فرایند تصمیمگیری مورد مشورت قرار میگیرند. با این حال قدرت نهایی تصمیمگیری در سطوح بالای سازمان قرار دارد. انگیزه از طریق پاداشها و امکان مشارکت یا حتی مسئولیت در وظایف خاص است.
در این سبک به کارکنان آزادی عمل بیشتری داده می شود. خطمشیها و تصمیمات عمده در سطح بالا اتخاذ میشود ولی میان مدیران و کارکنان ارتباط دو طرفه وجود دارد. کارکنان برای ایجاد انگیزه در جریان امور هستند. سازمانهای غیررسمی معمولاً از اهداف سازمان حمایت میکنند و فقط گاهی مقاومت جزئی دارند.
خلاصهای از ویژگیهای سیستم 3 در نوع شناسی سبک های رهبری لیکرت
- تصمیمگیری به سطوح پائینتر گسترش مییابد.
- اعتماد قابل توجه به کارکنان وجود دارد.
- مسئولیت اغلب با بعضی اعضای تیم تسهیم میشود.
- تصمیمگیری میتواند از طریق فرایندهای مشاوره کارکنان صورت گیرد.
- کارکنان مسائل مربوط به شغل را بهصورت افقی و گاهی بهصورت عمودی مورد بحث قرار میدهند.
- تیمها همکاری بیشتری دارند و ارتباطات و کار گروهی خوب است.
- انگیزه در درجه اول از طریق پاداش اما گاهی از طریق تنبیه ایجاد میشود.
4- مشارکتی
در سبک رهبری مشارکتی، مدیریت عالی اعتماد کامل به اعضای تیم دارد. کارکنان برای بحث کردن درباره هر موضوع یا ایدهای با مافوقان خود آزاد هستند. کاملاً خوب میدانند که بحثهای آنها ممکن است برای هر نوع تغییری مفید باشد. پاداش در سیستم مشارکتی رایج است. تیمها همکاری خوبی دارند و رقابت مستقیمی بین کارکنان وجود ندارد. کارگروهی یک قاعده است. ارتباطات بهصورت افقی، عمودی و مورب جریان دارد و قدرت تصمیمگیری در سراسر سازمان توزیع میشود. سازمان رسمی و غیر رسمی تقریباً در هم ادغام شده است. همه برای تحقق اهداف تعیینشده تلاش میکنند. این سیستم در سازمانهای تخت یا با سلسله مراتب کمتر معمولتر است. هر چند در هر شرکتی قابل استفاده است.
خلاصهای از ویژگیهای سیستم 4 در نوع شناسی سبک های رهبری لیکرت
- تصمیمگیری، مسئولیتپذیری در تمام طبقات سازمان وجود دارد.
- اعتماد و اطمینان کامل به تمام کارکنان وجود دارد.
- تصمیمات از طریق مشارکت و مشاوره گروهی شکل میگیرد.
- ارتباطات آزاد است.
- انگیزه از طریق پاداشهای پولی و مشارکت در هدفگذاری ایجاد میشود.
- کارگروهی در سطح بالایی انجام میشود.
از نظر لیکرت هر چه ویژگیهای سازمان به سیستم مشارکتی نزدیکتر باشد، کارکنان رضایت و در نتیجه بهرهوری بیشتری خواهند داشت. علاوه بر بهرهوری؛ نگهداشت کارکنان، افزایش سودآوری و بهطورکلی کاهش هزینههای طولانیمدت از جمله مزایای دیگر این سبک است.
انواع سبک های رهبری از نظر بلیک و موتن
بلیک و موتن در سال 1964 یک شبکه 2 بعدی بر اساس توجه به تولید (وظیفه محوری) در محور x و توجه به کارکنان (رابطه محوری) در محور Y ارائه دادند. هر محور از مقیاس 1 (توجه کم) تا 9 (توجه زیاد) تشکیل شده است و بسته به امتیاز مدیر در هر دو بعد انواع مختلفی از سبک های مدیریتی شکل میگیرند. شبکه مدیریتی چندین بار و در سال های 1978، 1985و 1991 اصلاح شد. این شبکه 5 سبک رهبری را شناسایی میکند.
1- مدیریت ضعیف (1.1)
در این سبک از سبک های رهبری، توجه به تولید و توجه به کارکنان کم است. دغدغه مدیران این است که مسئولیتی در برابر اشتباهات نداشته باشند. کارکنان هم تا حدی که به عضویتشان در سازمان صدمهای وارد نشود، تلاش میکنند.
2- مدیریت باشگاهی (1.9)
توجه به تولید کم و توجه به کارکنان زیاد است. مدیرانی که از این سبک استفاده میکنند؛ توجه زیادی به امنیت و آسایش کارکنان دارند به امید اینکه این کار باعث افزایش عملکرد شود. جو دوستانه است اما لزوماً بسیار مولد نیست. زیردستانی که بر وظایف متمرکز هستند ممکن است این سبک را ناامیدکننده توصیف کنند.
3- مدیریت میانهرو (5.5)
مدیرانی که از این سبک رهبری استفاده میکنند در تلاش هستند، میان اهداف شرکت و نیازهای کارکنان تعادل برقرار سازند. برقراری توازن میان حفظ روحیه و انجام وظایف باعث میشود بازدهی سازمان در حد مطلوب تأمین شود. در این سبک از سبک های رهبری بلیک و موتن، نه نیازهای کارکنان و نه نیازهای تولید بهطور کامل برآورده نمیشود و عملکرد سازمان متوسط است.
4- مدیریت استبدادی (9.1)
در مدیریت استبدادی، توجه به تولید زیاد و توجه به کارکنان کم است. مدیرانی که از این سبک استفاده میکنند نیازهای کارکنان را مهم نمیشمارند و از طریق قوانین و تنبیه، کارکنان را در دستیابی به اهداف تحت فشار میگذارند. در نتیجه عواطف و روابط انسانی در سازمان کاهش مییابد. بهمنظور افزایش عملکرد، مدیران از پاداشهای ملموس مانند پاداشهای مالی استفاده میکنند و در صورت عدم تحقق هدف ممکن است از قدرت خود برای تنبیه استفاده کنند. این سبک عمدتاً مبتنی بر نظریه X مک گریگور است و به افراد بهعنوان ابزاری برای انجام وظایف نگاه میشود.
5- مدیریت تیمی (9.9)
توجه به کارکنان و توجه به تولید زیاد است. این سبک به عنوان مؤثرترین سبک معرفی شده است. زیرا اعضای سازمان برای تحقق وظایف و حفظ روابط خوب با یکدیگر همکاری میکنند. این سبک عمدتاً مطابق با نظریه Y مک گریگور است. ایجاد شرایطی که کارکنان بتوانند نیازهای خود را برآورده سازند و در عین حال به اهداف سازمان متعهد باشند.
مدل هرسی – بلانچارد در نوع شناسی سبک های رهبری
مدل هرسی– بلانچارد بیان میکند هیچ سبک رهبری بهتر از سایر سبک های رهبری نیست. مدیران باید سبک رهبری خود را با وظایف و روابط در محیط کار مطابقت دهند و سبک رهبری بهطور مستقیم با سطح بلوغ یا آمادگی کارکنان مرتبط است. این مدل از سبک های رهبری انعطافپذیر است. 4 سبک رهبری در نظریه رهبری موقعیتی هرسی و بلانچارد معرفی میشود.
1- رهبری دستوری/ آمرانه (S1)
سبک دستوری شامل رهنمودهای خاص به افراد در مورد اینکه چه کاری را چگونه انجام دهند، است. در این سبک از سبک های رهبری، وظیفه مداری حداکثر و رابطه مداری حداقل است. این سبک برای سطح آمادگی حداقل (R1) که فرد ناتوان و بیمیل است و شایستگی و تعهد پائین است، مناسب است.
2- اقناعی/ فروش (S2)
این سبک رهبری با نامهای سبک مجابکردنی، سبک فروش و تشویقی- استدلالی نیز شناخته شده است. در این سبک وظیفه مداری و رابطه مداری هر دو حداکثر است. این سطح مناسب سطح آمادگی حداقل تا متوسط (R2) است که فرد ناتوان ولی علاقهمند است. به عبارت دیگر کارکنان توان قبول مسئولیت را ندارند (شایستگی کم) اما علاقهمند برای انجام کار هستند (تعهد بالا).
3- حمایتی/ مشارکتی (S3)
سبک مشارکتی یکی دیگر از سبک های رهبری در نظریه رهبری موقعیتی است. در این سبک وظیفه مداری حداقل و رابطه مداری حداکثر است. این سبک مناسب سطح آمادگی متوسط تا حداکثر (R3) است که فرد توانا (شایستگی بالا) اما بیمیل (تعهد پائین) است.
4- تفویضی (S4)
در این سبک، وظیفه مداری و رابطه مداری هر دو حداقل است. این سطح مناسب سطح آمادگی حداکثر (R4) است که فرد توانا و مایل است. یعنی شایستگی و تعهد هر دو بالا است. زمانی که آمادگی کارکنان حداکثر است، آنها به حمایت و هدایت کمی نیاز دارند و سبک رهبری تفویضی مناسبترین سبک از سبک های رهبری است.
مدل هاوس در نوع شناسی سبک های رهبری
این نظریه توسط رابرت هاوس (Robert House) ارائه شده و ریشه در نظریه انتظار از انگیزش دارد. این نظریه به رهبران یادآور میشود که نقش اصلی آنها بهعنوان رهبر کمک به زیردستان در تعریف اهداف و سپس کمک به آنها در دستیابی به اهدافشان در مؤثرترین و کاراترین حالت است. اثربخشی رهبر به خصوصیات مختلف کارکنان، عوامل محیطی و سبک رهبری خاص بستگی دارد.
1- سبک رهبری آمرانه/ هدایتی
در سبک رهبری آمرانه، رهبر رهنمودهایی را ارائه میدهد، اجازه میدهد زیردستان بدانند که چه چیزی از آنها انتظار میرود، استانداردهای عملکرد را برای آنها تعیین میکند و زمانیکه استانداردهای عملکرد رعایت نشود، رفتار را کنترل میکند. در این سبک از سبک های رهبری، رهبر از پاداشها و اقدامات انضباطی استفاده میکند. این سبک همان سبک وظیفهگرا است.
2- سبک رهبری حمایتی
در سبک رهبری حمایتی، رهبر نسبت به زیردستان مهربان است و دغدغههای فردی خود را برای نیازها، رفاه و بهزیستی کارکنان نشان میدهد. این سبک همان کارمندمحور است.
3- سبک رهبری مشورتی
در سبک رهبری مشورتی، رهبر به تصمیمگیری گروهی اعتقاد دارد و اطلاعات را با زیردستان به اشتراک میگذارد. وی در تصمیمات مهم مربوط به کار، اهداف، وظیفه و مسیرهای دستیابی به اهداف با زیردستان مشورت میکند.
4- توفیق طلب/ توفیق مدار
در سبک رهبری توفیق طلب، رهبر اهداف چالشی تعیین میکند و کارکنان را تشویق میکند تا به بالاترین عملکرد دست یابند. رهبر باور دارد که کارکنان به اندازه کافی برای دستیابی به اهداف چالشی مسئولیتپذیر هستند.
هر یک از این سبک های رهبری، در برخی موقعیتها مؤثر و در برخی دیگر مؤثر نیستند و رابطه میان سبک رهبر و اثربخشی به متغیرهای ویژگی کارکنان نظیر نیازهای کارکنان، تجربه، رضایت، تمایل به ترک سازمان و… و ویژگیهای محیط کار چون ساختار، وظیفه و پویاییهای تیم وابسته است.
سبک های رهبری گلمن
گلمن (Daniel Goleman) 6 سبک رهبری عاطفی معرفی میکند که میتوان برای اطمینان از محیط کاری سالم به کار گرفت.
1- رهبری پیشتازانه/ پیشرو
در سبک رهبری پیشرو از سبک های رهبری، رهبر به پیروان خود میگوید: «این کار را به روش من انجام بده»
2- رهبری دستوری
در سبک رهبری دستوری، رهبر به پیروان خود میگوید: «این کار را انجام بده چون من میگویم»
3- رهبری الهام بخش
در سبک رهبری الهام بخش از مجموعه سبک های رهبری، رهبر به پیروان خود میگوید: «بگذارید هدف بزرگتر خودمان را یادآوری کنیم.»
4- رهبری پیوندجویانه/ رابطه ساز
در این سبک رهبری اولویت اول کارکنان و اولویت دوم وظایف است.
5- رهبری دموکراتیک
در رهبری دموکراتیک، رهبر به پیروان خود میگوید: «بگذارید با هم کار کنیم»
6- رهبری مربیگری/ هدایتگر
و در رهبری مربیگری، رهبر به پیروان خود میگوید: «بگذارید به شما کمک کنم تا توسعه پیدا کنید.»
درحالیکه 4 سبک الهام بخش، مربیگری، رابطه ساز و دموکراتیک باعث بهبود عملکرد می شود. دو سبک پیشرو و دستوری باید با احتیاط به کار گرفته شوند.