یکی از رویکردهای نوین در بحث آموزش، یادگیری مسئله محور یا Problem Based Learning است. این رویکرد با دو هدف جایگزین کردن یادگیری فعال بهجای یادگیری منفعلانه و افزایش مشارکت و تعامل فراگیران ایجاد شد.
مربیان آموزشی برای اثربخشی نظام آموزش به دنبال روشهایی برای افزایش مشارکت فراگیران بودند. چراکه با افزایش سطح مشارکت فراگیر، یادگیری نیز افزایش پیدا میکند. بنابراین در چندین دهه گذشته محققان و مربیان به دنبال تجدیدنظر در رویکرد آموزش سنتی و ایجاد راهحلهای جدید برای آموزش بودهاند.
یادگیری مسئله محور چیست؟
یادگیری مسئله محور، روشی یادگیرنده محور است. در این روش، فراگیران برای یادگیری موضوع، بهصورت گروهی به حل مسئله میپردازند. این روش با روش آموزش مستقیم که در آن آموزشدهنده مفاهیم را به فراگیران ارائه میکند، کاملاً متفاوت است. در روش یادگیری مبتنی بر مسئله، مسائل و مشکلات در آغاز بحث و قبل از اینکه فراگیران بخشی از دانشهای مرتبط را بیاموزند، مطرح میشود. با درگیر شدن در مسئله فراگیران مهارتهایی درباره کسب اطلاعات و شناسایی منابع اطلاعاتی بهدست میآورند.
در روش آموزش سنتی یا مدرس محور به فراگیران فرصت تفکر داده نمیشد و آنها نمیتوانستند اطلاعات علمی را در شرایط واقعی بهکار گیرند. بنابراین پس از مدتی مطالب آموختهشده را فراموش میکردند. در روش مسئله محور، فراگیران با استفاده از شیوه مباحثه، فعالانه در فعالیتهای آموزشی شرکت میکنند. در این روش از طرح مسائل و نظرات و بیان تجربیات زندگی واقعی بهعنوان محرکی برای تسهیل، بهبود و تعالی فرایند یادگیری، استفاده میشود.
تاریخچه یادگیری مسئله محور
مفهوم یادگیری مسئله محور، مفهوم جدیدی نیست. این رویکرد برای اولین بار در دهه 1960 در آموزش پزشکی دانشگاه مک مستر اجرا شد. مبنای معرفی این روش نارضایتی از آموزش سنتی مبتنی بر سخنرانی بود. دانشجویان پزشکی چگونگی استفاده از علوم پایه در مراقبتهای بالینی را فرانگرفته بودند. بدین ترتیب یادگیری مسئله محور در پزشکی آغاز شد. سپس در برنامههای آموزشی حوزههای مهندسی، معماری، مدیریت بازرگانی بهکار گرفته شد. آرمسترانگ یادگیری مسئله محور را بهعنوان «نوآوری بدون حذف بهترین موارد روش سنتی» میداند. این شامل یک رویکرد مسئله محور همراه با برگزاری کلاسهای سخنرانی است.
چرا از روش یادگیری مسئله محور استفاده کنیم؟
در دنیای امروز، انبوهی از دانش و اطلاعات بهآسانی در اختیار همگان قرار دارد. افراد باید از مهارتهای یادگیری مستمر برخوردار باشند تا بتوانند بهطور مؤثر از انبوه اطلاعات در دسترس استفاده کنند. ماهیت میانرشتهای مسائل، نیاز به ترکیب دانش و مهارت بهمنظور ایده پردازی و پیادهسازی راهحلها دارد. یادگیری مسئله محور به فراگیران کمک میکند همراه با کسب دانش در رشته خاص به توسعه مهارتهایی نظیر کار گروهی، ارتباطات مؤثر شفاهی و کتبی، خودآگاهی و تفکر انتقادی بپردازند.
اولین مزیت، تمرین مهارت کار گروهی است در این روش از رویکرد گروهی برای یادگیری استفاده میشود که نتایج مثبت بسیاری به همراه دارد. دانشجویانی که بهکار گروهی مشغول هستند معمولاً در مقایسه با افرادی که بهتنهایی کار میکنند از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردار هستند. مربیانی که میخواهند نتایج تحصیلی را در بین دانش آموزان خود بهبود بخشند، میتوانند از روش مبتنی بر مسئله استفاده کنند و با تکیهبر جنبه گروهمحور، میتوانند بخشی از پیشرفتهای تحصیلی مورد انتظار را بهدست آورند.
ارتباطات یک مهارت نرم است که فراگیران میتوانند در طول زندگی علمی خود از آن استفاده کنند. این مهارت در زندگی حرفهای و شغلی افراد بسیار باارزش است. جنبه گروهی یادگیری مبتنی بر مسئله میتواند کمک کند که افراد فراتر از دانشی که در کلاسهای آموزشی فرامیگیرند مهارتهای ارتباطات مؤثر را نیز کسب کنند.
رویکرد مبتنی بر مسئله به انتقال مهارتهای تفکر انتقادی کمک میکند. فراگیران باید منابع مختلف داده را تجزیهوتحلیل کرده و اطلاعات مربوطه را گردآوری کنند تا مسئله تحقیق را برطرف سازند. درعینحال، فراگیران باید بتوانند ارزیابی کنند که آیا این گروه درزمینه پاسخگویی به سؤالات تحقیق پیشرفت مطلوبی داشته است یا خیر؟
در این روش یادگیری بهتدریج مسئولیتهای بیشتری در مورد آموزش خود به افراد داده میشود و میتوانند از مربی آموزشی خود مستقل شوند.
نقش مربی در یادگیری مسئله محور
برخی از مربیان نسبت به کنار گذاشتن شیوه سنتی آموزش اکراه دارند. به این دلیل که آنها انتقال اطلاعات را نشاندهنده تسلط خود بر مباحث آموزشی میدانند. برخی دیگر از ایفای نقش مربیگری لذت میبرند. در نقش مربی آنها شرایطی را فراهم میکنند تا فراگیران خلاقیت، خودباوری و استقلال خود را افزایش دهند.
مهمترین مهارت مربی این است که بداند چه زمانی در فرایند یادگیری مداخله کند و مهمتر اینکه چه زمانی این کار را انجام ندهد. در ابتدا، مربی اطمینان حاصل میکند که همه با روش یادگیری مسئله محور آشنا هستند. او به فراگیران توضیح میدهد چه اتفاقی قرار است بیفتد و چرا؟ در طول جلسات، فراگیران در تجزیهوتحلیل مسائل و ترکیب دانش نیاز به تسهیلگری مربی دارند. ممکن است آنها از اصطلاحاتی استفاده کنند که بهدرستی درک نشده و گاهی انسجام موضوع را حفظ نکنند در این شرایط مربی به راهنمایی آنها میپردازد. همچنین مربی باید اطمینان داشته باشد که گروه باانگیزه و فعال است بنابراین فراگیران را به پرسیدن سؤال و ارائه توضیح تشویق میکند.
نقش یادگیرنده در یادگیری مسئله محور
هسته یا عنصر اساسی در یادگیری مسئله محور، فراگیران هستند. این یک تغییر چشمگیر از یک سخنرانی سنتی به یک محیط با مسئولیت زیاد برای فراگیران است. آنها باید وظایف محوله را انجام دهند، اطلاعات مربوطه را ارائه دهند و اطلاعات نامرتبط یا اضافی را شناسایی کنند. آنها باید ابتکار عمل داشته باشند و برای پاسخگویی به موضوعات مربوطه و پیشروی بحث، به پویایی گروه کمک کنند. فراگیران نقشهای مختلفی مانند خواننده، دبیر (ثبتکننده) و ناظر را بر عهده دارند. خواننده مطالب (متن مسئله) را با صدای بلند میخواند، درحالیکه سایر اعضای گروه بهطور فعال گوش میدهند. زمانی که خواندن بهپایان برسد، ثبتکننده بر روی برد حقایق مربوط به مسئله را یادداشت میکند. زمانی که تمام حقایق مربوط به پرونده نوشته شد ناظر ممکن است بپرسد فرضیههای اولیه چه هستند؟ با طرح این پرسش یا سؤالاتی مشابه، مرحله بعد آغاز میشود.
ویژگیهای مسئله در یادگیری مسئله محور
مسئله مطرحشده باید جالب، مرتبط، جدید و چندوجهی باشد. تا فراگیران را نسبت به تحقیق و یافتن راهحلهای مختلف برانگیزاند. همینطور مسئله باید متناسب با دوره و سطح فراگیران تعیین شود اما بهگونهای باشد که فراگیران بهتنهایی از عهده رفع آن برنیایند و با حل آن مهارتهای جدیدی بیاموزند. مسئله باید بهطور کامل و بدون اطلاعات اضافی برای فراگیران روایت شود.
فرایند یادگیری مسئله محور
آغاز فرایند یادگیری مسئله محور با طرح یک مسئله آغاز میشود. فراگیران که معمولاً در گروههای 5 تا 10 نفره قرارگرفتهاند ضمن کار بر مسئله، دانش لازم برای حل آن را فرا میگیرند. مدرس یا مربی در طول فرایند آموزش، نقش تسهیلگر و مشوق را ایفا میکند. در روش یادگیری مسئله محور کسب دانش، حاصل و نتیجه کار بر روی مسئله است. برخلاف روشهای سنتی یادگیری که دانشجویان دانش لازم جهت حل مسئله را قبل از رویارویی با مسئله فرامیگرفتند. این روش یادگیری شامل 7 مرحله بهشرح زیر است.
مرحله اول: تعریف و شفاف نمودن مسائل و مفاهیم
گام اول در فرایند یادگیری مسئله محور رویارویی فراگیران با مسئله است. آنها کلمات و مفاهیم نامشخص را تعریف میکنند تا از وجود درک مشترک میان اعضای گروه اطمینان یابند.
مرحله دوم: تعریف مسئله
فراگیان یا یکدیگر مشارکت نموده تا مسئله را مشخص و تعریف کنند.
مرحله سوم: تجزیهوتحلیل مسئله و پیشنهاد راهحلهای ممکن
پس از شناسایی و تعریف مسئله، با استفاده از جلسات طوفان مغزی، ریشه مسائل شناسایی و راهحلهای رفع آن تعیین میشود. در این مرحله باید قواعد «طوفان مغزی» رعایت شده و هیچ ایدهای رد نشود. فراگیران از دیدگاه خودشان درباره مسئله بحث کرده و راهحلهای ممکن را ارائه میدهند.
مرحله چهارم: ترکیب و طبقهبندی
در این مرحله، گروه ایدههای مطرحشده در مرحله 3 را مورد بحث قرار میدهد و فراگیران یافتههای خود را اولویتبندی میکنند. در این مرحله اطلاعات نامرتبط حذف میشود. راه حلهای احتمالی باید ثبت شوند و برای اولویتبندی آنها بحث و تبادلنظر صورت گیرد.
مرحله پنجم: تدوین اهداف یادگیری
بر اساس مراحل قبلی نقص دانشی یا نیازهای یادگیری فراگیران شناسایی و اولویتبندی میشود. در این مرحله گروه باید درباره اهداف یادگیری به توافق برسد.
مرحله ششم: خودآموزی/ مطالعه مستقل
در این مرحله فراگیران برای کسب اطلاعات در مورد اهداف یادگیری، خود بهصورت جداگانه تحقیق میکنند. برای بهدست آوردن این اطلاعات از منابع مختلف ازجمله کتاب، مجله و.. استفاده میشود.
مرحله هفتم: یکپارچهسازی و آزمایش اطلاعات جدید
نتایج مطالعات فردی به گروه بازگردانده میشود و در مورد آنها بحث میشود. ممکن است پس از دریافت بازخورد، برای تعریف مجدد مسئله، نیاز به بازگشت به مرحله دوم باشد و فرایند دوباره تکرار شود.
این پست دارای 4 دیدگاه است
این نوع یادگیری ماندگاری بالایی در ذهن داره.
با تشکر از مطلب مفیدتون
میشه منبع این مطالب را بنویسید
بسیار کاربردی فقط کاش نام نویسنده و منبع را هم ذکر می کردید تا بتوان به صورت علمی و قانونی به این سایت ارجاع داد.