20 نشانه مهم از نشانه های فرهنگ سمی در سازمان

فرهنگ محرک کلیدی در دستیابی به اهداف سازمانی است. همان‌طور که پیتر دراکر می‌گوید: «فرهنگ، استراتژی را به‌عنوان صبحانه می‌بلعد» یک محیط کار با فرهنگ سمی به کارمندان، نزدیکان آن‌ها و درنهایت کسب‌وکار شما آسیب می‌رساند. فرهنگ هیچ سازمانی یک شبه سمی نمی‌شود. فرهنگ سمی معمولاً حاصل ماه‌ها یا سال‌ها بی‌توجهی به نشانه های فرهنگ سمی است.

فرهنگ‌های سمی عزت‌نفس، انگیزه، حسن نیت و روابط را در سازمان از بین می‌برد. برای اغلب کارکنان کار واقعی که انجام می‌دهند آسان‌ترین قسمت شغلی‌شان است و آن چیزی که آن‌ها را ناراضی می‌کند انرژی منفی و فرهنگ سمی در محیط کار است. به‌بیان‌دیگر هیچ دلیلی برای سخت بودن کار وجود ندارد و مقصر فرهنگ سمی شرکت است. بنابراین مهم است قبل از این‌که خیلی دیر شود علائمی را که نشان می‌دهد شما از فرهنگ سالم به فرهنگ سمی منتقل می‌شوید را شناسایی کنید. ما در اینجا علائمی که می‌تواند سمی بودن فرهنگ محیط کار را نشان دهد، به شما معرفی می‌کنیم.

 

1- عدم صداقت کارکنان

داستان «لباس جدید پادشاه» را شنیده‌اید؟ مطمئناً شما دوست ندارید مانند پادشاه اطرافتان پر از انسان‌های بله‌قربان‌گو باشد که از ترس همیشه می‌گویند «همه‌چیز عالی است». اگر در فرهنگ سازمانی کارکنان از صریح بودن می‌ترسند شما هرگز بهترین نتیجه را نخواهید گرفت. عدم صداقت کارکنان یکی از نشانه های فرهنگ سمی است.

 

2- نرخ بالای خروج کارکنان

یکی از بارزترین نشانه های فرهنگ سمی محیط کار، خروج زیاد کارکنان است. هنگامی‌که محیط کار روحیه کارکنان را پایین می‌آورد و ترس ایجاد می‌کند. افراد شروع به جستجوی جاهای بهتری برای کار می‌کنند و درنهایت شرکت را ترک می‌کنند.

یکی از مشاورین و مربیان در حوزه مشاغل و رهبری می‌گوید: «کارکنان شغل‌ها را ترک نمی‌کنند آن‌ها فرهنگ‌های سمی محل کار را ترک می‌کنند». نرخ خروج 10 درصد قابل‌قبول است باعث می‌شود با استخدام افراد جدید، خون تازه‌ای در سازمان جریان یابد اما اگر خروج بیشتر باشد بدون شک باید به فرهنگ نگاه عمیق‌تری و بیشتری داشت. گزارشی از SHRM نیز نشان می‌دهد که از هر 5 کارمند 1 نفر به دلیل فرهنگ، شرکت را ترک می‌کنند.

 

3- از دست رفتن مهلت‌های زمانی تعیین‌شده

اگر انجام نشدن کارها در موعد مقرر، فقط گاهی و آن‌هم به دلایل موجه اتفاق بیفتد، قابل‌قبول است اما اگر این بخشی از چگونگی انجام دادن کارها شده باشد، یکی از نشانه‌های وجود فرهنگ سمی است. زیرا معمولاً این امر به دلیل عدم تمایل به پذیرش مسئولیت کارکنان است که آن‌هم به فرهنگ سازمانی برمی‌گردد.

نشانه های فرهنگ سمی: از دست رفتن مهلت‌های زمانی تعیین‌شده
از دست رفتن مهلت‌های زمانی به‌عنوان بخشی از چگونگی انجام کار یکی از نشانه های جدی فرهنگ سمی است.

 

4- دادخواهی کارمند یا کارمند سابق

دادخواهی کارکنان علاوه بر این‌که برای سازمان هزینه مالی دارد به اعتباری که ایجاد آن سال‌ها برای سازمان به طول انجامیده نیز خدشه وارد می‌کند. شکایت کارکنان از شما یا سازمان یکی دیگر از نشانه های فرهنگ سمی است.

 

5-احتکار اطلاعات

یکی دیگر از نشانه های فرهنگ سمی احتکار اطلاعات است. احتکار اطلاعات به این معنا است که کارکنان یا اطلاعات را فقط برای خودشان نگه‌دارند یا با یکی دو نفر دیگر به اشتراک می‌گذارند. در این صورت ذهنیت سیلو در شرکت شکل می‌گیرد و افراد حاضر نمی‌شوند برای پیشرفت کار با بخش‌ها و واحدهای دیگر سازمان همکاری کنند و اطلاعات خود را با آن‌ها به اشتراک بگذراند.

 

6-ترس کارکنان از رئیس

میان احترام به رئیس و ترس از او تفاوت وجود دارد. زمانی که در جلسه هیچ‌کس به‌جز رئیس صحبت نمی‌کند، زمانی که افراد از رفت‌وآمد در جایی‌که ممکن است رئیس خود را ببینند خودداری می‌کنند بدون شک، یک مشکل فرهنگی وجود دارد که باید فوراً حل شود.

رئیس فرهنگ محل کار را تعیین می‌کند و سبک مدیریت و تعامل او می‌تواند منجر به ایجاد فرهنگ کار سمی یا جایی‌که کارکنان در آنجا شاد هستند شود. بنابراین اگر رئیس بر سر کارکنان فریاد بزند، به آن‌ها توهین کند احتمالاً باعث می‌شود کارکنان از او بترسند. آنگاه کارکنان برای صحبت کردن و مخالفت محترمانه با رهبر شرکت احساس آزادی نمی‌کنند. ترس از رئیس یکی از مهم‌ترین نشانه های فرهنگ سمی در شرکت است.

 

ترس از رئیس و فرهنگ سمی در سازمان
ترس از رئیس یکی از مهم‌ترین نشانه های فرهنگ سمی در شرکت است.

 

7- تمرکز صرف بر معیارها

از دیگر نشانه های فرهنگ سمی این است که کارکنان فقط درباره معیارها و شاخص‌های ارزیابی صحبت می‌کنند و توجهی به کار تیمی، احترام، ارتباطات مؤثر و… ندارند. برای درک این موضوع به آنچه کارکنان درباره آن صحبت می‌کنند توجه کنید. آیا آن‌ها اساساً درباره تحقق اهداف، جداول زمانی و معیارهای موفقیت و پیامدهای آن‌ها در صورت عدم تحقق صحبت می‌کنند؟ یا صحبت‌هایی درباره کار تیمی، مربی‌گری، احترام و اعتماد در سازمان شنیده می‌شود؟ حالت اول نشان‌دهنده این است که ترسی اساسی در سازمان وجود دارد. یعنی ترس از شکست! و حالت دوم نشان‌دهنده همه‌چیزهایی که کارکنان معنادار می‌دانند و برای پایداری به کارکنان انگیزه می‌بخشند. محل کار نباید صرفاً بر پیامدهای شکست متمرکز باشد.

این پست ممکن است برای شما مفید باشد
راهنمای جامع برنامه جامعه پذیری کارکنان

 

8- عدم وجود چشم‌انداز روشن

بدون چشم‌انداز، سازمان در تاریکی حرکت می‌کند. اگر هیچ‌کس نمی‌تواند «تصویر بزرگ» را نشان دهد و احساس می‌شود کارها بدون جهت واقعی انجام می‌شود، نشانه‌ای از وجود فرهنگ سمی در شرکت است.

 

9- پافشاری شدید بر سیاست‌ها

یکی دیگر از نشانه های فرهنگ سمی این است که بر سیاست‌ها بیشتر از افراد پافشاری می‌شود. سیاست‌ها و رویه‌ها برای حمایت از کارکنان وضع‌شده‌اند. اگر سازمانی به‌طور دائمی به سیاست‌ها بیش از کارکنان اهمیت دهد، می‌تواند فرهنگ کار سمی ایجاد کند. چه بخواهیم چه نخواهیم کارکنان اشتباه می‌کنند حتی بهترین کارکنان هم قادر نخواهند بود همه‌چیز را در همه زمان‌ها به‌درستی انجام دهند اگر مدیریت هر تخلف یا انحراف از سیاستی را با تنبیه دنبال کند معمولاً منجر می‌شود کارکنان دائما تحت استرس باشند و از خطر کردن هراس داشته و ریسک‌پذیر نباشند.

نشانه های فرهنگ سازمانی: پافشاری شدید بر سیاست‌ها
اگر سازمانی به‌طور دائمی به سیاست‌ها بیش از کارکنان اهمیت دهد، می‌تواند فرهنگ کار سمی ایجاد کند.

 

10- ارتباطات کلامی کم

کارکنان در فرهنگ سمی نمی‌خواهند با یکدیگر صحبت کنند. آن‌ها برای ایجاد روابط و ملاقات با یکدیگر یا برگزاری جلسه برای چگونگی دستیابی به اهداف یا اطمینان از مشخص بودن انتظارات، ارزشی قائل نیستند. آن‌ها صرفاً به ایمیل و دیگر راه‌های ارتباطی که از تعامل شخصی جلوگیری می‌کند متکی هستند.

 

11- بیان افکار و ایده‌های واقعی کارکنان در جلسه‌ای بعد از جلسه اصلی

هدف از برگزاری جلسات این است که با گروه وسیعی از کارکنان درباره موضوعی تصمیم گرفته شود یا موضوع مهمی در دستور کار قرار گیرد. در سازمانی با فرهنگ سمی، هیچ‌کس در جلسه چیز زیادی نمی‌گوید سپس جلسه‌ای بعد از جلسه اصلی تشکیل می‌شود. جایی‌که چند نفر از افرادی که در جلسه قبلی حضور داشتند برای صحبت درباره آنچه واقعاً فکر می‌کنند یا برای برهم زدن تصمیمات اتخاذشده‌ای که آن‌ها درباره آن حاضر به اظهارنظر نشدند گرد هم می‌آیند. آیا این یکی از نشانه‌های بارز و مهم فرهنگ سمی در شرکت نیست؟

 

12- پایین بودن روحیه کارکنان

روحیه کارکنان در موفقیت و افزایش بهره‌وری آن‌ها مؤثر است. برای تشخیص میزان روحیه کارکنان ببینید، آیا در محل کار کارکنان لبخند می‌زنند؟ می‌خندند؟ با یکدیگر صحبت می‌کنند؟ شوخی می‌کنند؟ به یکدیگر انرژی می‌دهند؟ یا همه سربه‌زیر هستند و اخم دارند؟ اگر تعاملات در سازمان بیشتر ازآن‌که دوستانه باشد، رسمی است و کسی از کار کردن در آنجا شاد به نظر نمی‌رسد، این یکی از نشانه های فرهنگ سمی در سازمان است. درحالی‌که ممکن است خود کارکنان از این موضوع غافل باشند، یک کارمند تازه‌وارد یا یک مراجعه‌کننده به خوبی این انرژی تاریک را احساس خواهد کرد.

پایین بودن روحیه کارکنان و فرهنگ سمی
اگر کسی در سازمان شما از کار کردن خوشحال نیست، این یک نشانه فرهنگ سمی است.

 

13- بیش‌ازحد اهمیت قائل شدن برای عناوین

در سازمان با فرهنگ سمی، کارکنان درباره عناوین، شرح شغل‌ها و رده‌های سازمانی نگران هستند. در این‌گونه سازمان‌ها، زمانی که شما با شخصی روبه‌رو می‌شوید سریعاً درباره عنوان و موقعیتشان با شما صحبت می‌کنند. قدرت ناشی از عنوان شغلی یا ارتباط با رهبران سطح بالا، برای افرادی که در چنین محیطی کار می‌کنند، مهم‌تر از مأموریتی است که بر عهده دارند.

 

14- سرعت کند انجام کار

اگر کارها بسیار کندتر از آنچه فکر می‌کنید انجام می‌شود، یا سرعت انجام کارها نسبت به رقبا بسیار پایین است. این یکی دیگر از نشانه های فرهنگ سمی در سازمان شما است.

 

15- عدم انعکاس عملکرد در شناخت یا پاداش

شناخت و پاداش از مؤلفه های اصلی شغلی کارکنان هستند. اگر در سازمان عدم عدالت یا عدم عدالت ادراک‌شده وجود داشته باشد کارکنان احتمالاً احساس عدم قدردانی می‌کنند. این احساس منجر به نارضایتی و منفی نگری خواهد شد. در یک مطالعه‌ که توسط SHRM انجام شد، نشان داده شد که تقریباً 25% کارکنان در کار احساس احترام و ارزش نمی‌کنند. در فرهنگ‌های سمی حتی اگر کارکنان پاداش بگیرند به دلیل پیروی از قوانین و دستورالعمل‌ها است. پاداش‌ها به‌ندرت به خاطر ایده‌های خلاقانه است. شناخته نشدن می‌تواند باعث شود که کارکنان علاقه خود را برای به خوبی ایفا کردن نقش خود از دست بدهند و درنهایت عملکرد کاهش پیدا کند.

این پست ممکن است برای شما مفید باشد
تجربه کارکنان (employee experience) چیست؟

 

16- عدم وجود فرصت ارتباطات و همدلی

در یک فرهنگ سازمانی مطلوب فرصتی برای ارتباطات و همدلی میان کارکنان وجود دارد. اگر تأکید سازمان فقط بر انجام کار باشد، مسائل شخصی کارکنان در نظر گرفته نشود و زمان کمی برای گفتگوهای کوتاه، جشن‌ها، معاشرت‌های تیمی یا سازمانی وجود داشته باشد، بدون شک بعد از گذشت زمان شاهد فرهنگ سمی در سازمان خواهیم بود.

وجود فرصت ارتباطات و همدلی نشان‌دهنده وجود فرهنگ مطلوب و قوی در سازمان است.
فرهنگ سازمانی مطلوب فرصتی برای ارتباطات و همدلی میان کارکنان وجود دارد.

 

17- مسری شدن عادت‌های غلط

عادت‌های بد اغلب از مدیریت ارشد به کارکنان سطح پایین گسترش پیدا می‌کند. اگر رئیس همیشه دیر سر کار حاضر شود. کارکنان ممکن است نتیجه بگیرند دیر آمدن به محل کار اشکالی ندارد و دیگر درباره وقت‌شناس بودن خود حساسیت به خرج ندهند. اگر مدیریت درباره اتمام به‌موقع کار سخت‌گیر نباشد سندرم معوق گذاردن کارها (مسامحه) به وجود می‌آید.

رهبران باید به یاد داشته باشند که رهبری آن‌ها سنگ محک سازمان است. یک رهبر بد می‌تواند فرهنگ سمی را حتی بدتر کند زیرا او با رفتارش راهنمای سایرین خواهد بود. بنابراین با رفتار بد بر وجود چنین رفتارهایی در سازمان صحه می‌گذارد. به‌عنوان‌مثال زمانی که مدیر عالی فریاد می‌زند اصلاً تعجب‌آور نیست که، مدیر بخش هم بر سر زیردستان فریاد بزند. زمانی که عادت‌های غلط مسری شوند شاهد فرهنگ سمی در سازمان خواهیم بود.

 

18- عدم ارتباطات

نقش اصلی مدیر ارتباط دهندگی است. زمانی که گفتگو، بازخورد، گوش دادن، بحث درباره برنامه عملی بعد از بازخورد یا کمک به کارکنان برای درک نقششان در فرایندهای سازمانی وجود ندارد، کارکنان بدون راهنما رها می‌شوند. ارتباط ضعیف بین کارکنان و مدیریت از نشانه‌های دیگر  فرهنگ سمی است.

طبق مطالعات SHRM تقریباً از هر 10 نفر 3 نفر معتقد هستند مدیرانشان مشوق فرهنگ باز و ارتباطات روشن نیست. در این موارد مدیران و کارکنان تعامل بسیارکمی با یکدیگر دارند. و اگر تعاملی هم صورت گیرد یک‌طرفه و از بالا به پایین جریان می‌یابد. در این شرایط، مدیران به‌جای اختیار و آزادی عمل، دستورالعمل‌ها را در اختیار زیردستان می‌گذارند. درحالی‌که مدیران عالی باید اجازه کنترل بدهند و نباید رهبرشان را مدیریت ذره‌بینی کنند. مدیریت ذره‌بینی منجر به احساس بی‌کفایتی افراد می‌شود.

 

19- شایعه‌پراکنی

شایعه انتقال دهان‌به‌دهان اخبار ناموثق است و عموماً با عبارت‌هایی نظیر «شنیدی که می‌گویند: …» یا «از شخصی شنیدم که …» شروع می‌شوند و باور افراد بر این است که چون همه می‌گویند پس حتماً اطلاعات صحت دارد. شایعات سازمانی موجب تفرقه، تشویش و اضطراب می‌شوند و اگر توسط مدیریت کنترل نشوند به‌شدت توسعه پیدا کرده و به‌مرور جو منفی را در سازمان تقویت و فرهنگ سازمانی را تخریب می‌کنند. شایعه‌پراکنی از نشانه‌های مهم فرهنگ سمی است.

 شایعه پراکنی در سازمان
شایعات سازمانی به‌مرور جو منفی را در سازمان تقویت و فرهنگ سازمانی را تخریب می‌کنند.

 

20- تشکیل اکیپ‌های اداری

از دیگر نشانه های فرهنگ سمی در سازمان، تشکیل اکیپ‌های اداری در شرکت است. تشکیل اکیپ اداری به این معنا است که گروهی از افراد با نام «بچه‌های باحال» در سازمان شناخته‌شده باشند. این افراد همیشه باهم معاشرت می‌کنند، با خودشان شوخی می‌کنند، با یکدیگر ناهار می‌خورند، باهم استراحت می‌کنند و اجازه نمی‌دهند کسی به گروه آن‌ها بپیوندد. درنتیجه بیشتر افرادی که عضو این اکیپ‌ها نیستند احساس تنهایی یا ناراحتی می‌کنند.

فکر می‌کنم همه ما تجربه حضور در چنین اکیپ‌هایی را در دوران مدرسه با عنوان اکیپ‌های دوستی داشته باشیم یا حداقل شاهد آن بوده‌ایم. وجود چنین رفتاری در سازمان می‌تواند به کل محیط کار آسیب برساند. این مهم است که کارکنان با همه یا حداقل اکثر همکاران خود روابط خوبی داشته باشند.

 

نتیجه گیری

شما دیگر نشانه های فرهنگ سمی را می‌شناسید. پس اکنون زمان بررسی است. اگر سازمان شما هر یک از علائم را دارد ممکن است فرهنگ بیمار باشد. تشخیص این مشکلات برای شروع بهبودی سازمان و برگرداندن آن به مسیر موفقیت حیاتی است. به یاد داشته باشید تغییر فرهنگ سازمان، فرایند چالش‌برانگیزی است، اما غیرممکن نیست.

 

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 3 میانگین: 5]

دیدگاهتان را بنویسید

This site uses User Verification plugin to reduce spam. See how your comment data is processed.