متدولوژی OKR: ارتباط بین Objective و Key Results

در سازمان‌ها و تیم‌ها، تعیین هدف‌های کلی و تبدیل آن‌ها به نتایج قابل‌اندازه‌گیری و محرک یک چالش اساسی است. در این راستا، متدولوژی (Objective and Key Results) OKR به‌عنوان یک ابزار قدرتمند برای تعیین هدف‌ها و اندازه‌گیری پیشرفت به‌کار می‌رود. اما مهم‌ترین جنبه در این متدولوژی، ارتباط بین Objective و Key Results است که به‌صورت یکنواخت و مؤثر باید برقرار شود.

مفهوم Objective و Key Results در متدولوژی OKR

Objective (هدف) در OKR نقطه مقصودی است که سازمان یا تیم می‌خواهد به‌سوی آن حرکت کند. این هدف باید مشخص، الهام‌بخش و قابل‌اندازه‌گیری باشد. به‌عنوان‌مثال، هدف می‌تواند «افزایش فروش در بازار بین‌المللی» باشد.

Key Results (نتایج کلیدی) نمایانگر نتایج کمی و قابل‌اندازه‌گیری است که به‌دست آوردن آن‌ها نشان می‌دهد که به هدف دست‌یافته شده است یا خیر. نتایج کلیدی باید محرک و قابل‌اندازه‌گیری باشند و برای هر هدف، چندین نتیجه کلیدی می‌توان تعیین کرد.

به‌عنوان‌مثال، برای هدف «افزایش فروش در بازار بین‌المللی» می‌توان نتایج کلیدی ازجمله «افزایش درصد فروش در بازار بین‌المللی به 20%» و «افزایش تعداد مشتریان خارجی به 1000 نفر» را تعیین کرد.

ارتباط بین Objective و Key Results در متدولوژی OKR

ارتباط بین Objective و Key Results باید درست و قابل‌فهم باشد تا تیم‌ها را راهنمایی و به دستیابی هدف کمک کند. در ادامه، به توضیح راهکارهایی برای برقراری ارتباط مؤثر بین Objective و Key Results در متدولوژی OKR می‌پردازیم.

1- انطباق با هدف

نتایج کلیدی باید مستقیماً به هدف مرتبط باشند و به دستیابی آن کمک کنند. برای هر هدف، انتخاب نتایج کلیدی باید به‌طور واضح نشان دهد که اگر به آن‌ها دست‌یافته شود، هدف نیز تحقق خواهد یافت.

2- قابل‌اندازه‌گیری

نتایج کلیدی باید قابلیت اندازه‌گیری داشته باشند. این به معنای تعیین یک معیار کمی است که با استفاده از آن می‌توان پیشرفت در دستیابی به نتایج کلیدی را مشخص کرد. به‌عنوان‌مثال، اگر یکی از نتایج کلیدی «افزایش درصد فروش در بازار بین‌المللی» است، می‌توان با استفاده از «درصد فروش فعلی» و «درصد فروش هدف» پیشرفت را محاسبه کرد.

این پست ممکن است برای شما مفید باشد
12 دلیل رایج برای شکست سیستم مدیریت عملکرد کارکنان

3- ارتباط یک به چند

هر هدف می‌تواند دارای چندین نتیجه کلیدی باشد. این امر به تیم‌ها اجازه می‌دهد تا روی جنبه‌های مختلف هدف تمرکز کنند و به‌صورت توزیع‌شده روی نتایج کلیدی کار کنند.

4- تعیین زمان‌بندی

هر نتیجه کلیدی باید دارای زمان‌بندی مشخص باشد. این به تیم‌ها کمک می‌کند تا بتوانند پیشرفت را در طول زمان مراقبت کنند و در صورت نیاز، اقدامات اصلاحی انجام دهند. زمان‌بندی مشخص شامل تعیین زمان آغاز و پایان هر نتیجه کلیدی است. همچنین می‌توانید مراحل مختلفی را در زمان‌بندی در نظر بگیرید تا بتوانید پیشرفت را به‌صورت گام‌به‌گام مشاهده کنید و در صورت نیاز، تغییرات و اقدامات اصلاحی را انجام دهید.

5- پیشرفت و ارزیابی

در طول اجرای متدولوژی OKR، مهم است که پیشرفت را به‌صورت منظم و دقیق مراقبه کنید. ارزیابی و مانیتورینگ پیشرفت نسبت به نتایج کلیدی باید به‌صورت منظم و مستمر انجام شود تا بتوانید به‌سرعت به وضعیت پیشرفت خود پی ببرید و در صورت نیاز تصمیمات تصحیحی را اتخاذ کنید.

می‌توانید از ابزارها و سامانه‌های مدیریت عملکرد مانند نرم‌افزارهای OKR استفاده کنید. فرآیند ارزیابی اطمینان می‌دهد همه اعضا در جریان پیشرفت و تغییراتی که در مسیر دستیابی به هدف ممکن است رخ دهد؛ قرار دارند. این ارتباط می‌تواند از طریق جلسات هفتگی یا ماهانه، گزارش‌های پیشرفت، ارسال ایمیل‌ها یا استفاده از ابزارهای همکاری آنلاین صورت بگیرد.

6- اقدامات اصلاحی

درصورتی‌که در ارتباط بین Objective و Key Results به چالشی برخورد کنید و پیشرفت به‌دست‌آمده کمتر از انتظار شما باشد، اقدامات اصلاحی لازم است. این اقدامات شامل ارزیابی دوباره نتایج کلیدی، تعیین راهکارهای جدید، تغییر در استراتژی و تمرکز تیم، ارتقا منابع و تخصیص بهتر آن‌ها و همچنین ارزیابی نیاز به آموزش یا توسعه مهارت‌ها می‌شود. این اقدامات اصلاحی در جهت بهبود عملکرد و دستیابی به نتایج مطلوب بسیار مهم هستند.

این پست ممکن است برای شما مفید باشد
مدیریت عملکرد یا همسویی عملکرد؟ انتخاب شما کدام است؟

ارتباط بین Objective و Key Results در یک نگاه

در این مقاله، ما به بررسی اهمیت ارتباط بین Objective و Key Results در متدولوژی OKR پرداختیم و به برجسته‌سازی نقش آن در توسعه و پیشرفت سازمان‌ها تأکید کردیم. مهم‌ترین نکاتی که در این مقاله بیان شدند عبارت‌اند از:

Objective و Key Results به‌تنهایی معنای خود را ندارند، بلکه در تعامل و ارتباط با یکدیگر قرار می‌گیرند و همکاری بین اعضای تیم را تقویت می‌کنند.
تعیین Objective و Key Results با تمرکز بر هماهنگی بین واحدها و تیم‌ها می‌تواند اثربخشی سازمان را افزایش دهد و در دستیابی به اهداف مشترک کمک کند.
معیارهای ارزیابی و کیفیت کار باید به‌گونه‌ای تعیین شوند که تحقق Objective و Key Results را به‌طور دقیق و قابل‌اندازه‌گیری نشان دهند.
بازخورد مستمر و سازنده از جانب همکاران و مدیران می‌تواند در بهبود ارتباط بین Objective و Key Results و همچنین پیشرفت کارکنان مؤثر باشد.
اقدامات اصلاحی در صورت نیاز باید به‌منظور بهبود عملکرد و تسریع در دستیابی به نتایج مطلوب اتخاذ شوند.

 

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 1]

دیدگاهتان را بنویسید

This site uses User Verification plugin to reduce spam. See how your comment data is processed.