هدف گذاری ما را متمرکز میکند تا انرژی خود را به سمتی هدایت کنیم که برایمان بهترین نتیجه را به همراه دارد. افرادی که هدف گذاری میکنند بسیار بیشتر از افرادی که سخت کار میکنند موفق میشوند. اما هدف گذاری کار سادهای نیست. تعیین هدف یک هنر است. اهدافی که انتخاب میشوند باید دارای ویژگیهایی باشند. در غیر این صورت تأثیری بر تحقق نتایج نخواهند داشت. البته هدف گذاری مفهوم جدیدی نیست و تاکنون انواع مدل های هدف گذاری معرفی شده است.
اگر احساس میکنید، سخت کار میکنید اما بهجایی نمیرسید حتماً با استفاده از مدل های هدف گذاری، اهداف خود را تعیین کنید. زیرا تعیین هدف از تبدیل تلاشهای شما به مجموعه اتفاقات نامنظم که قابلاندازهگیری نیستند، جلوگیری خواهد کرد.
انواع مدل های هدف گذاری
همانطور که اشاره شد، برای هدف گذاری مدلهای مختلفی ارائه شده است. در ادامه 4 مدل هدف گذاری معرفی میشود.
1- مدل SMART
از مشهورترین مدل های هدف گذاری، مدل SMART است. معیارهای این مدل با مدیریت بر مبنای هدف (MBO) پیتر دراکر مرتبط است. اولین کاربرد شناختهشده از معیارهای SMART در سال 1981 در نشریه «Management Review» توسط George T. Doran یافت شده است. مزیت اصلی مدل SMART در سادگی آن است.
چگونه با استفاده از مدل SMART هدفگذاری کنیم؟ SMART اختصار یافته کلمات زیر است:
Specific : مشخص/خاص (ساده، ملموس، مهم)
هدف شما باید مشخص و خاص باشد، در غیر این صورت نمیتوانید تلاش خود را متمرکز کنید یا برای رسیدن به هدف انگیزه واقعی داشته باشید. در این مرحله باید مشخص کنید، دقیقاً میخواهید به چه چیزی برسید؟ هرچه توصیف شما دقیقتر باشد، شانس تحقق هدف بیشتر خواهد بود.
برای درک بهتر موضوع این دو هدف را با یکدیگر مقایسه کنید: «من میخواهم لاغر شوم» و «من میخواهم با استفاده از یک رژیم غذایی مناسب در ماه آینده 5 کیلو وزن خود را کاهش دهم».
برای اینکه هدفی که تعیین میکنید، خاص باشد هنگام هدفگذاری، سؤال های زیر را بپرسید:
-
-
- میخواهم به چه چیزهایی دستیابم؟
- چرا این هدف مهم است؟
- چه کسی/ چه چیزی در تحقق هدف نقش دارد؟
- چه منابع و محدودیتهایی وجود دارد؟
-
Measurable: قابلاندازهگیری (معنیدار، برانگیزاننده)
داشتن اهداف قابلاندازهگیری بسیار مهم است، زیرا میتوانید پیشرفت خود را رصد کنید. اندازهگیری پیشرفت به شما کمک میکند تا تمرکز خود را حفظ کنید، مهلتهای زمانی را رعایت کنید و از اینکه به هدف نزدیک میشوید، هیجانزده شوید.
برای اینکه هدفی که تعیین میکنید، قابلاندازهگیری باشد هنگام هدفگذاری 3 سؤال زیر را بپرسید:
-
-
- چقدر؟
- چند تا؟
- چه منابع و محدودیتهایی وجود دارد؟
-
Achievable: قابلدستیابی (توافق شده، بهدست آوردنی)
هدف شما باید قابلدستیابی باشد. قابلدستیابی بودن به این معنا است که هدف علاوه بر اینکه باید تواناییهای شما را افزایش دهد اما باید همچنان ممکن باشد. وقتی هدف قابلدستیابی تعیین میکنید، ممکن است بتوانید فرصتها یا منابعی را که میتوانند شما را به هدف نزدیک کنند اما قبلاً نادیده گرفتهشدهاند، شناسایی کنید.
در این مرحله باید بررسی کنید آیا هدف واقعاً برای شما قابلقبول است یا خیر؟ شما تلاش، وقت و سایر هزینههای هدف خود را در مقابل سود و سایر اولویتهایی که در زندگی دارید، میسنجید. اگر زمان، پول یا استعداد لازم برای رسیدن به یک هدف خاص را ندارید، مطمئناً شکست خواهید خورد.
برای اینکه هدفی که تعیین میکنید، قابلدستیابی باشد هنگام هدفگذاری 2 سؤال زیر را بپرسید:
-
-
- چگونه میتوانم این هدف را محقق کنم؟
- با توجه به محدودیتها مثلاً عوامل مالی، چقدر هدف واقعبینانه است؟
-
Relevant: مرتبط (منطقی، واقعگرایانه، مرتبط با اهداف زندگی، نتیجه گرا)
این مرحله در مورداطمینان از اینکه هدف برای شما مهم است و با سایر اهداف مرتبط همخوانی دارد، است.
برای اینکه هدفی که تعیین میکنید، مرتبط باشد هنگام هدفگذاری چند سؤال زیر را بپرسید:
-
-
- آیا هدف ارزشمند به نظر میرسد؟
- آیا اکنون زمان مناسبی است؟
- آیا این هدف با تلاشها / نیازهای دیگر من مطابقت دارد؟
- آیا در شرایط اقتصادی – اجتماعی فعلی هدف مناسب است؟
- آیا من فرد مناسبی برای رسیدن به این هدف هستم؟
-
Time bound: زمانبندی شده (مبتنی بر زمان، بهموقع)
هر هدفی به یک تاریخ و ضربالاجل نیاز دارد، بنابراین شما میتوانید مهلتی برای کاری که باید برای رسیدن به آن تلاش کنید، تعیین کنید. این قسمت از ویژگیهای هدف در مدل SMART به شما کمک میکند تا کارهای روزمره نسبت به اهداف بلندمدت شما اولویت پیدا نکنند.
تعیین مهلت زمانی همان چیزی است که شما را به عمل وا میدارد. جدول زمانی واقعبینانه و انعطافپذیر تعیین کنید، بهاینترتیب میتوانید روحیه خود را هم حفظ کنید. سختگیری بیشازحد در جنبه زمانی تعیین هدف میتواند تأثیر منفی در دستیابی به اهداف داشته باشد.
برای اینکه هدفی که تعیین میکنید، محدود به زمان باشد هنگام هدفگذاری سؤال زیر را بپرسید:
-
-
- چه زمانی؟
- شش هفته دیگر چهکاری میتوانم انجام دهم؟
- بعد از شش ماه چهکاری میتوانم انجام دهم؟
- امروز چهکاری میتوانم انجام دهم؟
-
2- مدل SPIRO
یکی دیگر از مدل های هدف گذاری، مدل SPIRO است. این مدل، توسط J.E. Jones ایجادشده و در سال 1972 معرفیشده است. درحالیکه بیشتر افراد با مدل هدفگذاری SMART آشنا هستند اما این مدل تا حدی ناشناخته است. SPIRO اختصار یافته کلمات زیر است:
Specificity: اختصاصی
همه ما میدانیم که هرچه اهداف مشخصتر باشد، دستیابی به آنها آسانتر خواهد بود. این ویژگی به همین دلیل در نظر گرفتهشده است.
Performance : عملکرد
نتایج مورد انتظار چیست؟ شما در تلاش برای رسیدن به چه چیزی هستید؟ با رسیدن به این هدف چه چیزی حاصل میشود؟
Involvement: مشارکت
میزان فعالیت شما در این هدف چقدر است؟ برای رسیدن به این هدف چه خواهید کرد؟
Realism: واقعگرایی
واقعگرایی فقط شامل اینکه آیا هدف در بازه زمانی امکانپذیر است، نیست، بلکه هدف باید متناسب با سبک زندگی و تعهدات فعلی نیز باشد. آیا با توجه به منابع موجود و محدودیتها میتوان به این هدف دستیافت؟
Observability: مشاهدهپذیری
این مورد با این سؤال ارتباط دارد که «چگونه خواهید فهمید که به هدف دستیافتهاید؟» همچنین، چگونه میدانید که هدف در حال پیشروی است؟ قابلمشاهده بودن معادل قابل اندازهگیری بودن در SMART است.
SPIRO برای اهداف گروهی مفید است. در محیط شرکت بهطور خاص آیتم مشارکت به همهکسانی که در این هدف سهیم هستند کمک میکند تا در مورد مشارکت فردی خود در جهت هدف جمعی یا گروهی کاملاً آگاه باشند.
3- مدل HARD
از دیگر مدل های هدف گذاری، مدل HARD به شرح زیر است.
Heartfelt : خواستن از صمیم قلب
آیا وابستگی عاطفی به هدفدارید؟ آیا هدف شما را به سمت آیندهای مطلوب سوق میدهد یا به شما کمک میکند از آینده نامطلوب جلوگیری کنید؟ هرچه وابستگی یا «احساس قلبی» شما برای این هدف قویتر باشد، بیشتر احتمال دارد که آن را دنبال کنید.
Animated: تصویرسازی
این مربوط به تجسم هدف است. به سادگی برای لحظهای چشمان خود را ببندید و تصور کنید که زندگی شما پس از رسیدن به هدف چه تغییراتی خواهد کرد. «تصویرسازی» به معنای «ارتباط با هدف» به روشی عمیق است. هرچه بیشتر قادر به ایجاد تصویری قوی از هدف باشیم، آینده برای ما مغناطیسی بیشتری خواهد داشت، ما نیز میخواهیم بیشتر در جهت رسیدن به هدف تلاش میکنیم.
Required: ضرورت
آیا هدف برای موفقیت شما یا شرکت کاملاً ضروری است؟ بهعنوانمثال، اگر یک وبسایت تجارت الکترونیکی داشته باشید و فروش آنلاین کم باشد، هدف افزایش فروش آنلاین یک نیاز ضروری است.
Difficul: دشوار
همه ما عاشق یک چالش هستیم. این ویژگی یعنی اهدافی تعیین کنیم که ما را ملزم به یادگیری مهارتهای جدید میکند. برای موفقیت با این معیار، هدف باید بهاندازه کافی دشوار باشد تا ما را از منطقه امن خود دور سازد.
4- مدل EXACT
یکی دیگر از مدل های هدف گذاری مدل EXACT با تعاریف زیر است:
Explicit: صریح
مشخص کنید میخواهید روی کدام هدف تمرکز کنید؟ یک هدف مؤثر چند کلمه است. پس میتوانیم آن را دائماً به یاد داشته باشیم و نیازی به جستجوی آن نیست.
Xciting : چارچوب مثبت و الهامبخش
چه چیز بیشتری میخواهید؟
Assessable: قابل ارزیابی
سؤالاتی مانند «از کجا میدانید چه زمانی به آنجا رسیدهاید؟» یا «چگونه میتوانید آن را اندازهگیری کنید؟»
Challenging: چالشبرانگیز
ما تمایل داریم اهداف خود را بر اساس محدودیتهای خود تعیین کنیم. اما باید آنچه را که واقعاً میخواهیم پیدا کنیم. «شما باید هدف سطح بالا تعیین کنید!»
Time framed: زمانبندی
برای اهداف کوتاه مدت، سه تا شش ماه یک مهلت ایده آل است. همچنین شناسایی هدف بلندمدت، مثلاً پنج یا ده سال، مفید است. اگرچه تمرکز باید بر روی یک هدف کوتاهمدت باشد که میتواند در طول دوره محقق شود.
این پست دارای 2 دیدگاه است
مقاله مفید و جالبی بود
عالی بود و ممنون از اطلاعات مفیدتون